برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
ولایت فقیه، به عنوان یکی ازاصول ذاتی و اساسی ترین اصل محوری نظریه جمهوری اسلامی، مورد نظر امام خمینی بوده است و اساسا چنین برداشتی از نظریه جمهوری اسلامی با چنین شعاع و ابعادی - همچنان که پس از حضور حضرت امام در ایران و پس از پیروزی انقلاب اسلامی عملاً حضور و فعالیت ولایت فقیه و اقدام آن در نقش رهبری انقلاب مورد نظر و استقبال همگان بود - به تبع در رفراندوم دهم و یازدهم فروردین سال 1358 نیز مورد توجه غالب مردم، روشنفکران، بالأخص علمای دینی و مراجع عظام قرار گرفت. با این حال، این پرسش که چرا ولایت فقیه در پیش نویس قانون اساسی مورد توجه قرار نگرفت؟ مورد بحث مقاله حاضر است.
اگر رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - خلافت را عهده دار شد به امر خدا بود. خدای تبارک و تعالی آن حضرت را خلیفه قرار داده است: «خلیفة الله فی الارض» نه اینکه به رای خود حکومتی تشکیل دهد و بخواهد رئیس مسلمین شود. همچنین بعد از اینکه احتمال میرفت اختلافاتی در امت پدید آید - چون تازه به اسلام ایمان آورده و جدید العهد بودند - خدای تعالی از راه وحی، رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - را الزام کرد که فورا همان جا، وسط بیابان امر خلافت را ابلاغ کند، پس رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - به حکم قانون و به تبعیت از قانون، حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - را به خلافت تعیین کرد، نه باین خاطر که دامادش بود یا خدماتی کرده بود بلکه چون مامور و تابع حکم خدا بود و مجری فرمان خدا بود.
تأسيس نظام اسلامي و اجراي احکام و حدود آن و دفاع از کيان دين و حراست از آن در برابر مهاجمان، چيزي نيست که در مطلوبيت و ضرورت آن بتوان ترديد کرد و اگرچه جامعه اسلامي از درک حضور و شهود آن حضرت محروم است، ولي هتک نواميس الهي و مردمي و ضلالت و گمراهي مردم و تعطيل اسلام هيچگاه مورد رضايت خداوند نيست و به همين دليل انجام اين وظايف بر عهدة نمايندگان خاص و عام حضرت ولي عصرعج الله است.
اسلام اجراى احکام را تنها به دست فقهاى عادل و اسلام شناسان با تقوى سپرده تا در تمام حوادث طبق قانون خدا حكم كنند و اطاعت از آن فقها را همچون اطاعت از امام معصوم و رسول گرامى واجب دانسته است.
اطاعت از حکم ولی فقیه بر همگان واجب است و فتوای مرجع تقلید نمی تواند با آن معارضه کند. همچنین ولایت فقیه حکم شرعی تعبّدی است که مورد تأیید عقل نیز می باشد.
معنای ولایت فقیه: ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است. این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. همینطور اصل ولایت فقیه یعنی ایجاد میلیونها رابطه دینی میان دلهای مردم با محور و مرکز نظام. همچنین ولایت فقیه عبارت است از حکومت فقیه عادل و دین شناس.
در مواردی که نظر ولی فقیه و مرجع تقلید تفاوت دارند، تکلیف چیست؟
در مواردی که نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید متفاوت است، اگر اختلاف در مسائل مربوط به اداره کشور و اموری که به عموم مسلمانان ارتباط دارد باشد، مثل دفاع از اسلام و مسلمین بر ضد کفار و مستکبران متجاوز، ✅باید نظر ولی امر مسلمین اطاعت شود✅ و اگر در مسائل فردی محض باشد، هر مکلفی باید از فتوای مرجع تقلیدش پیروی نماید. [1]
شیخ محمد حسن نجفی – صاحب کتاب جواهر الکلام – می نویسد: «ولایت فقیه از امور مسلم، قطعی، ضروری و روشنی است که نیاز به دلیل ندارد. استوانه های مذهب به ولایت فقیه حکم کرده اند و فقیهان در موارد متعددی آن را ذکر کرده اند ... منکر ولایت فقیه، طعم شیرین فقه را نچشیده و رمز سخنان امامان معصوم علیهم السلام را نفهمیده است. منصب فقیه، منصب امامان علیهم السلام است... فقیه، مصداق اولی الامر است و اطاعت از وی واجب می باشد.» [2]
پی نوشت ها:
[1]. خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 52.
[2]. جواهر الکلام، ج15، ص 421 و 422؛ ج16، ص 178؛ ج21، ص 395 تا 397؛ ج 22، ص 195؛ ج 40، ص 19.
منبع: کانال تلگرام نشر احکام؛ برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج 1، ص 67 و 68.
انگیزه این جزوه - که نخستین بار در سال 1358 و پس از پیروزی انقلاب منتشر شد - پاسخ گویی به جریان های مخالف ولایت فقیه بود اما در ضمن حاوی نکاتی مهم و روشن گر درباره "ولایت مطلقه فقیه" است. در این جا به رئوس نظریه ایشان در این مورد اشاره ای می کنیم.
از نمازش ، زکاتش ، حجّش ، روزه اش و ولایتش نسبت به ما خاندان .پس ،ولایت از گوشه قبر به آن چهار چیز گوید : هر یک از شما کم و کاستى داشتید، کامل کردن آن به عهده من .
امام صادق (عليه السلام) برای اثبات ولایت علما، از آیة قرآن استفاده کردهاند؛ آن حضرت در روایتی که در اکثر تفاسیر معتبر روایی[از جمله: الميزان، البرهان ، تفسير العياشى و نور الثقلين ] آمده است، میفرمایند: «از جمله چيزهايى كه به سبب آن، كسى مستحقّ امامت مىشود: پاكدامنى و پاكى از گناهان و معاصى هلاكتبارى است كه [آدمى] را لایق آتش دوزخ مىكند و ديگر، آگاهى روشن از تمام حلالها و حرامهايى كه مردم بدانها نياز دارند و سوم، علم به قرآن (و شناخت خاص و عام و محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ آن و...)» ابی عمرو زبیری پرسید: چه دلیلی وجود دارد برای آنکه ويژگیهای رهبری و امامت، تنها در اموری است که شما فرمودید؟ حضرت فرمودند: «بهدلیل این قول پروردگار که درباره کسانی است که از سوی خداوند در ایجاد حکومت اذن دارند؛ «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ»؛[ مائده: 44]تورات را ما نازل كرديم كه در آن هدايت و نور بود؛ انبياء كه اسلام آوردند با آن در بين يهوديان حكم مىكردند، و همچنين ربانيون که مربيان مردم بودند و علما، بر طبق تورات در بين مردم حكومت مىكردند.» پس دسته دوم از پیشوایان، یعنی ربانیون، غیر از انبیاء هستند؛ آنها کسانی هستند که مردم را با علم خود تربیت میکنند. و دسته سوم یعنی احبار، همان علماء هستند و آنها، غیر از دسته دوم یعنی ربانیونند.»
حضرت آیة الله جوادی آملی دربارهی علت استفاده از عنوان «اسلامی» دربارهی پیامبران دیگر ادیان ابراهیمی، میفرمایند: چون «اسلام» تنها دین الهی است:«إنَّ الدّینَ عِنْدَاللهِ الإسْلام» (آل عمران - 19)و هیچ دینی غیر از آن مرضی و مقبول خداوند نیست:«وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (آل عمران-85)، بنابراین، تنها رهآورد همهی پیامبران الهی، همانا اسلام بوده و حکومت آنان نیز اسلامی بوده و میباشد. (ولایت فقیه؛ ولایت فقاهت و عدالت، ص 103)
«الْفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ الرُّسُلِ مَا لَمْ يَدْخُلُوا فِي الدُّنْيَا قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا دُخُولُهُمْ فِي الدُّنْيَا قَالَ اتِّبَاعُ السُّلْطَانِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ فَاحْذَرُوهُمْ عَلَى دِينِكُم» (رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دانشمندان فقيه تا هنگامى كه وارد دنيا نشدهاند امين پيغمبرانند. عرض شد يا رسول اللَّه! معنى ورودشان در دنيا چيست؟ فرمود: پيروى از سلطان جائر، پس چون چنين كنند نسبت به دينتان از ايشان برحذر باشيد) الكافي، ج1، ص:
9 دلیل عقلی در اثبات ولایت فقیه از منظر استاد قرائتی
موضوع: دلايل عقلي ولايت فقيه.
1- استمرار هدايت الهي در طول تاريخ
دلايل عقلي يعني کار به قرآن و حديث هم نداريم، عقل خودمان... بعد آنوقت دلايل قرآني و حديثياش را هم ميگوييم. يکي اينکه ما نميتوانيم بگوييم: خدايي که «لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ» (سبأ/3) يعني ذرهاي چيزي از چشم خدا پنهان نيست، يک مرتبه بعد از پيغمبر خدا مردم را رها کند. عقل قبول نميکند، که خداوندي که براي هر چيز جزئي حديث داريم، براي خوردن، همين خوردن، براي غذا خوردن هم حدود سه هزار تا حديث داريم. چه بخور؟ چقدر بخور؟ چطور بخور؟ کي؟ زمان؟ مکان؟ براي خوابيدن دستور دارد. پيغمبري که يک چنين دين جامعي آورده که براي مسائل جزئي تا مسائل اقتصادي، سياسي، نظامي، حقوقي، آخر يک مرتبه مردم را رها کند. بگويد: هيچي به هيچي! عقل اجازه نميدهد.
ولایت فقیه پس از پیروزی انقلاب و طبق نظر امام خمینی ره به عنوان بالاترین مقام جمهوری اسلامی پیشنهاد شد
«ولایت فقیه» که به آن در تشیع جانشین امام و مجری حکومت اسلامی عنوان میشود پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و طبق نظر امام خمینی(ره) به عنوان حاکم و بالاترین مقام جمهوری اسلامی پیشنهاد شد.
پس از بیان دلائل نقلی بر مشروعیت الهی ولایت فقیه، در این قسمت به بررسی دلائل عقلی مشروعیت مردمی ولایت فقیه میپردازیم.
یكی از افرادی كه معتقد به مشروعیت مردمی ولایت فقیه است آقای منتظری است. ایشان در كتاب خویش (دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه) به تفصیل بحث كرده و دلایل متعددی نقل میكند كه ما به چند مورد مهم آنها اشاره میكنیم.
شاید بتوان دلایل عقلی آقای منتظری را در این سه گزاره منطقی به صورت زیر خلاصه كرد:
در شمارههای قبل مشروعیت ولایت فقیه در دیدگاههای مختلف و نیز انواع مشروعیت ولایت از دیدگاه غرب و شرق مورد بررسی قرار گرفت. در این قسمت با استفاده از روایات، نظریه مشروعیت الهی ولایت فقیه مورد بررسی قرار میگیرد.